سلام
امروز میخوام یکم از خودم براتون بگم.
توی یه خانواده ی کاملا مذهبی توی یه عصر بهاری به دنیا اومدم.از همون بچگی کمرو و خجالتی بودم ولی کنجکاو و دردسر ساز این وسط یه شخصیت درونگرا هم دارم که هر کی میدیدم میپرسید این پسر افسردست؟افسردگی از همون بچگی رو من موند نمیدونستم چند سال بعد تو دوران نوجوونیم قراره باهاش مواجه بشم.
دوران ابتدایی رو خیلی سریع گذروندم اون موقع هم حسابی تو خودم بودم ولی باهاش مبارزه کردم و با حمایت خانوادم شروع کردم به تلاوت قرآن خیلی مذهبی بودم.
گذشت وارد دوره ی راهنمایی یا همون متوسطه اول شدم
خب تا همین جا بسه برا امروز .